به گزارش خبرگزاری ریتم؛ جنگها و بحرانها همواره ویرانی و سختی به همراه دارند، اما در دل خود درسهای بزرگی نیز برای ملتها بهجا میگذارند. در ایران نیز تجربه جنگ و شرایط پرتنش اجتماعی، نشان داد که جامعه در چنین روزهایی نیازمند موسیقی ملی و امیدبخش است. یکی از برجستهترین نمونههای این آثار، تصنیف ماندگار «سپیده» یا همان «ایران ای سرای امید» است.
این قطعه در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی و در روزهای پرالتهاب جامعه، با موسیقی محمدرضا لطفی، شعر هوشنگ ابتهاج (سایه) و آواز محمدرضا شجریان خلق شد. تصنیفی که خیلی زود به نمادی از امید، همبستگی و غرور ملی تبدیل شد و جایگاهی بیبدیل در حافظه جمعی ایرانیان یافت.
محمدرضا لطفی در روایت ساخت این اثر گفته است که ابتدا مقدمه موسیقی را نوشت و سپس با سهتار نزد سایه رفت. شاعر شیفته ملودی شد و قول داد شعری برای آن بسراید. هرچند آمادهشدن شعر زمان برد و لطفی را نگران کرد، اما تنها یک هفته مانده به اجرا، شعر آماده شد و شجریان آن را خواند.
لطفی در شب پیروزی انقلاب، این تصنیف را به رادیو برد و پخش شد؛ همانجا بود که «ایران ای سرای امید» بهعنوان سرود پیروزی شناخته شد. کمی بعد اجرای شجریان در دانشگاه شهید بهشتی بهطور اتفاقی ضبط شد و در مجموعه «چاووش ۶» منتشر گردید. شهرام ناظری نیز در همان سال با گروه شیدا این اثر را اجرا کرد.
سالها بعد و پس از بازگشت لطفی به ایران، «سپیده» دوباره جان گرفت. در جشنواره موسیقی فجر سال ۱۳۸۶ گروه شیدا با آواز محمد معتمدی این تصنیف را اجرا کرد. لطفی اینبار تغییراتی در کوک و تمپو ایجاد کرد تا رنگی تازه به اثر بدهد.
اوج ماندگاری این قطعه را میتوان در روز بدرقه پیکر لطفی دید؛ جایی که هزاران نفر در خیابان همصدا «ایران ای سرای امید» را زمزمه کردند.
این تصنیف از نظر موسیقایی نیز ویژگیهای منحصربهفردی دارد. تم اصلی آن از الگوهای ملودیک ردیف اقتباس شده و انتخاب دستگاه ماهور، که همواره نماد صبح و روشنایی دانسته میشود، با مضمون شعر سایه در ستایش طلوع و امید، پیوندی عمیق ایجاد کرده است.
میدیا فرجنژاد، آهنگساز و نوازنده معاصر، در گفتوگویی درباره این قطعه میگوید:
-
«این سرود نهتنها یک اثر موسیقایی که یک پیام اجتماعی است؛ پیامی سرشار از آرمانخواهی و وطندوستی. شعر ساده و روشن سایه در شرایط پرالتهاب جامعه به سرعت به شعار امید تبدیل شد.»
-
او درباره موسیقی اثر توضیح میدهد: «انتخاب دستگاه ماهور مانند ماژور غربی، شکوه و امید را تداعی میکند. تم اصلی ملودی نیز ریشه در نغمههای لری دارد و همین موضوع باعث شد همه اقوام ایرانی با آن احساس نزدیکی کنند.»
-
درباره ساختار ریتمیک میگوید: «ریتم قطعه حالتی شبیه مارش دارد؛ منظم، پیشرونده و جمعی، به گونهای که مردم بتوانند همصدا شوند.»
-
و در نهایت تأکید میکند: «لطفی آگاهانه از سازهای ایرانی استفاده کرد تا اثر رنگوبوی ملی داشته باشد و به ریشههای فرهنگی مردم پیوند بخورد.»
بازتاب رسانهای «سپیده» نیز چشمگیر بود. این سرود بلافاصله پس از ساختهشدن از رادیو و تلویزیون پخش شد و صدای آن از بلندگوهای خیابانها به گوش رسید. همین امر کافی بود تا در ذهن مردم ماندگار شود.
البته این اثر بیحاشیه هم نبود. محمدرضا شجریان در یکی از آخرین گفتوگوهایش به ماجرای اجرای «سپیده» در دانشگاه ملی اشاره کرده است. او گفته بود: «بعداً فهمیدم کنسرت دانشگاه ملی توسط دانشجویان وابسته به حزب توده برنامهریزی شده و من از این موضوع بیخبر بودم. وقتی مطلع شدم، بسیار ناراحت شدم و حتی قصد داشتم در آن کنسرت حضور پیدا نکنم. تنها به احترام مردمی که بلیت خریده بودند پذیرفتم، اما همان باعث شد سالها به ناحق مرا تودهای خطاب کنند.»
این تجربه برای شجریان سنگین بود تا جایی که سه سال خانهنشینی را بهدنبال داشت. او بعدها گفت: «من نمیخواستم وارد سیاست شوم. من فقط میخواستم هنرمند باشم و برای مردم کار کنم.»
با وجود این فراز و فرودها، «ایران ای سرای امید» تا امروز فراتر از سیاست باقی مانده است؛ سرودی که پیام اصلی آن عشق به ایران و امید به فردای بهتر است. همین ویژگی باعث شد این اثر نهتنها در زمان خود بلکه در تمام سالهای بعد نیز بهعنوان یادگار روزهای پرامید انقلاب در حافظه جمعی مردم ایران زنده بماند.