• امروز : پنجشنبه, ۱۷ مهر , ۱۴۰۴
  • برابر با : Thursday - 9 October - 2025
1

تجربه‌ای از پیوند جادو، سینما و موسیقی در تهران

  • کد خبر : 4594
  • ۱۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۷
تجربه‌ای از پیوند جادو، سینما و موسیقی در تهران
پس از یک ماه اجرا، فیلم‌–کنسرت‌های هری پاتر و ارباب حلقه‌ها این‌بار در دو سانس پیاپی روی صحنه رفتند؛ اگر بلیت هر دو را داشتید، جادوی شب تا پایان ادامه پیدا کرد و مخاطبان را به قلب هاگوارتز و سرزمین میانه برد.

به گزارش خبرگزاری ریتم؛ تصور کنید در سالن بزرگ اسپیناس پالاس نشسته‌اید؛ چراغ‌ها یکی‌یکی خاموش می‌شوند، همهمه فروکش می‌کند و تنها پوستر بزرگ هری پاتر روی پرده می‌درخشد؛ سازها کنار صندلی‌ها آماده‌اند و گروه هنوز وارد نشده است. همه می‌دانند لحظاتی بعد جهانی از جادو و خیال پیش چشم‌ها زنده می‌شود.

با نخستین نت‌های تم اصلی هری پاتر از دل صدای ۱۵۰ نوازنده، همان ملودیِ آشنا از فیلم نخست، بار دیگر طنین می‌اندازد؛ جادویی که با آثار کریس کلمبوس آغاز شد، دوباره آغاز می‌شود. اگر خوش‌شانس بودید و بلیت هر دو کنسرت، یعنی هری پاتر و ارباب حلقه‌ها را داشتید، این جادو تا پایان شب همراهتان می‌مانْد؛ زیرا پس از یک ماه اجرا، این دو برنامه در دو سانس پیاپی روی صحنه رفتند.

فیلم‌–کنسرت هری پاتر و ارباب حلقه‌ها شامگاه شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴ در دو سانس ۱۹ و ۲۲ در سالن اسپیناس پالاس برگزار شد. رهبری ارکستر بر عهده سینا خیرآبادی بود و علی مقدم به‌عنوان کارگردان، در کنار سینا صالحی (مدیر هنری) و وحید خالقی (تهیه‌کننده)، با همراهی ۱۵۰ نوازنده و گروه کر شبی فراموش‌نشدنی را رقم زدند.

از همان آغاز روشن بود که این تنها یک کنسرت نیست؛ خاطره‌جمعی چند نسل بود: از دهه‌شصتی‌هایی که با سه‌گانه ارباب حلقه‌ها و نخستین فیلم‌های هری پاتر قد کشیدند، تا دهه‌هفتادی‌ها و هشتادی‌ها که با کتاب‌های جی.کی. رولینگ و فیلم‌های پیتر جکسون خیال‌پردازی کردند و حتی دهه‌نودی‌هایی که هنوز این جهان‌ها را در پلتفرم‌های امروز تجربه می‌کنند. اکنون موسیقی فیلم‌هایی که با آن‌ها بزرگ شدیم، در بهترین سالن‌های کشور زنده نواخته می‌شود؛ همان ملودی‌هایی که با شنیدنش زمان می‌ایستد و گذشته دوباره جان می‌گیرد.

در بخش نخست، ارکستر قطعات ماندگار هری پاتر را اجرا کرد؛ از تم جاودانه تا موسیقی‌های رازآلود بخش‌های پایانی. موسیقی این مجموعه حاصل کار جان ویلیامز، پاتریک دویل، نیکلاس هوپر و الکساندر دسپلاست؛ چهار آهنگساز که هر یک در دوره‌ای با زبان شخصی خود جهانی تازه بر دنیای رولینگ افزودند. جان ویلیامز در سه قسمت نخست شخصیت موسیقایی مجموعه را ساخت؛ پس از او پاتریک دویل با نگاهی احساسی‌تر، نیکلاس هوپر با رنگی تیره‌تر و الکساندر دسپلا با شکوه و صلابت موسیقایی‌اش این مسیر را کامل کردند. شنیدن اجرای زنده این آثار توسط ارکستری ایرانی در اسپیناس پالاس، ترکیبی از اشتیاق، هیجان و نوستالژی بود.

هم‌زمان با اجرا، صحنه‌های ماندگار فیلم روی پرده عظیم پشت نوازندگان پخش می‌شد و روایت در ذهن تماشاگر زنده می‌مانْد—even اگر جزئیات فیلم‌ها از خاطر رفته باشد. این هم‌نشینی تصویر و موسیقی با دقتی طراحی شده بود که مخاطب روایت را دوباره تجربه کند.

در بخش دوم نوبت سرزمین میانه بود؛ ارباب حلقه‌ها که با کارگردانی پیتر جکسون بر اساس شاهکار جی. آر. آر. تالکین ساخته شد و از آغاز قرن بیست‌ویکم، میلیون‌ها نفر را شیفته خود کرد. موسیقی این سه‌گانه ساخته هاوارد شور است؛ آهنگسازی که با بهره‌گیری از تکنیک لایت‌موتیف (تم‌های تکرارشونده برای مکان‌ها، شخصیت‌ها یا ایده‌ها با ریشه در آثار واگنر) برای هر فیلم تم‌های یگانه خلق کرد. در اجرای تهران، شنیدن دوباره تم آرام و دلنشین The Shire با صدای فلوت و سازهای زهی لبخند بر لب مخاطبان نشاند و با آغاز قطعات حماسی نبردهای موردور، ارکستر به اوج رسید و سالن در تب هیجان فرو رفت.

تماشاگران از نوجوان تا میانسال، در سکوتی متمرکز غرق تصویر و صدا بودند. هر بار که صحنه‌ای از دوستی فرودو و سام یا نبرد آخرین حلقه روی پرده می‌آمد، نگاه‌ها میان پرده و ارکستر در رفت‌وآمد بود؛ به دستان رهبر که با چوب خود جهان را هدایت می‌کرد. آن لحظه موسیقی فقط صدا نبود؛ حسی جمعی بود که از دل نت‌ها برمی‌خاست و میان صندلی‌ها می‌چرخید.

علی مقدم که طراحی صحنه و دکور را هم بر عهده داشت، با جزئیاتی هوشمندانه المان‌های شاخص دو جهان را در فضا گنجاند؛ از شمایل برج‌ها و نمادهای جادویی تا بخش ویژه عکاسی در لابی با اشیای الهام‌گرفته از فیلم‌ها. طراحی او ضمن وفاداری به روح هر مجموعه، نیازهای یک رویداد فرهنگی–موسیقایی مدرن را پاسخ داد.

این پروژه بخشی از طرح بزرگ‌تر موسیقایی فیدیبو با عنوان «سه‌گانه جادو، سینما و اقتباس ادبی» است. پس از هری پاتر و ارباب حلقه‌ها، قرار است فیلم‌–کنسرت «بازی تاج‌وتخت» روی صحنه برود؛ حرکتی که می‌تواند جریانی تازه در برگزاری رویدادهای فرهنگی ایران ایجاد کند.

در پایان شب، مهم‌ترین تصویر حس مشترک تماشاگران بود؛ وقتی آخرین قطعه ارباب حلقه‌ها طنین انداخت، کسی دلش نمی‌خواست شب تمام شود. مخاطبان دیرتر از همیشه سالن را ترک کردند؛ گویی نمی‌خواستند از جادوی فضا جدا شوند. در چهره‌ها ترکیبی از لبخند و اندوه دیده می‌شد—حسی که فقط موسیقی و سینما می‌آفرینند. شاید اگر تالکین و رولینگ می‌دانستند که روزی در خاورمیانه، در شبی پاییزی، ده‌ها نوازنده ایرانی با دقت و عشق موسیقی جهان‌های خیالی آن‌ها را اجرا می‌کنند، لبخند رضایت بر لب‌شان می‌نشست. این شب یادآور این حقیقت بود که جادو هرگز از میان نمی‌رود؛ فقط شکل عوض می‌کند: گاه در کتاب، گاه در سینما و گاه در نت‌های زنده ارکستر، در شهری که هنوز رویا می‌بیند و به آینده امیدوار است.

لینک کوتاه : https://rhythm.news/?p=4594

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0

دیدگاهها بسته است.