• امروز : چهارشنبه, ۱۲ آذر , ۱۴۰۴
  • برابر با : Wednesday - 3 December - 2025
0

طنین «الا تی‌تی» در تالار شهر رشت؛ روایت یک شب برای ناصر مسعودی «بلبل گیلان»

  • کد خبر : 6375
  • ۱۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۲
طنین «الا تی‌تی» در تالار شهر رشت؛ روایت یک شب برای ناصر مسعودی «بلبل گیلان»
نخستین نُت‌های «الا تی‌تی» در سکوت تالار شهر رشت، میان چشمان نمناک حاضران طنین‌انداز شد؛ گویی «ناصر مسعودی» بلبل گیلان بار دیگر این‌بار از لابه‌لای خاطره‌ها بال گشوده است؛ روایتی صمیمانه از مراسم یادبود صدای ماندگار گیلان.

به گزارش خبرگزاری ریتم؛ عصر دیروز دوشنبه، شهر رشت میزبان سوگوارانه‌ترین مراسم هنری خود در سال جاری بود. سالن برگزاری مراسم آرام‌آرام از مردان و زنان پر شد؛ افرادی که بیشترشان عکس‌هایی از ناصر مسعودی را در اندازه‌های مختلف در دست داشتند و مسعودی در بیشتر این تصاویر، با نگاه عمیق و لبخند ملایمش، نظاره‌گر صحنه‌ای بود که مردم گیلان این‌بار برای او رقم زده بودند.

عده‌ای دیگر به دلیل پر شدن سالن، روی صندلی‌هایی که بیرون سالن تالار شهر رشت آماده شده بود نشستند تا از طریق نمایشگر، مراسم را تماشا کنند. مراسم با سکوتی محترمانه آغاز شد؛ سپس حاضران یک‌پارچه برخاستند و یک دقیقه به احترام استاد دست زدند. کف‌زدن‌های ممتد و پیوسته فضای سالن را پر کرد؛ احترامی خودجوش که گویا از عمق دل‌ها می‌آمد.

سپس مستندی با عنوان «صدای گیلان» درباره زندگی مسعودی به نمایش درآمد و پس از آن، مجید جدی شعری را که روز درگذشت استاد سروده بود، خواند. در ادامه مراسم و در میان انتظار حضار، پیام تصویری «انوشیروان روحانی»‌ آهنگساز برجسته ایرانی به یاد مسعودی پخش شد؛ تصاویری که نشان می‌داد روحانی پس از نواختن قطعه‌ای با پیانو، رو به دوربین کرد و گفت: «متاسفم که گیلان بلبل خود را از دست داد.»

وی ادامه داد: «من این اتفاق را به مردم، خانواده وی و مخصوصا همسرش تسلیت می‌گویم.»

بعد از این پیام تصویری، «محمد میرزمانی» که تنظیم و آهنگسازی قطعه «میرزا کوچک خان» را در کارنامه موسیقایی خود دارد، با اندوه فراوان در جایگاه حاضر شد و گفت: پاهایم در زمان رسیدن به جایگاه می‌لرزید،‌ برای سال‌ها در کشور مسئول بودم و کارهای بزرگی کردم اما امروز برایم دشوار است درباره استادی سخن بگویم که از میان ما رفته است.

وی افزود: همسرم یکی از آثار استاد را خیلی دوست داشت. وقتی برای اولین بار خدمت استاد مسعودی رسیدم، به او در این‌باره گفتم و فردای آن روز، استاد آن اثر را برایم در قالب نوار کاست فرستاد؛ البته بعدها هم چندین بار همدیگر را دیدیم.

میرزمانی گلایه کرد که چرا بسیاری از هنرمندانی که سال‌ها در اوج شهرت و محبوبیت بوده‌اند، وقتی مدتی فعالیت نمی‌کنند، عملاً فراموش می‌شوند. وی در پاسخ گفت: خیلی به این پرسش فکر کرده‌ام و در پاسخ باید بگویم کارهایی که بعدتر تولید می‌شد، هرگز در شأن ایشان نبود و نمی‌توانست ظرفیت هنری و جایگاه ایشان را به درستی در عرصه موسیقی نشان دهد.

این آهنگساز افزود: اما قطعه «کوچک جنگلی» با آن نغمه‌های مثال‌زدنی‌اش، ارکستراسیون، رنگ‌آمیزی، دینامیک و نقش گروه، مجموعه‌ای بود که زمینه را بار دیگر فراهم کرد تا استاد مسعودی بار دیگر در آسمان موسیقی ایران بدرخشد و قدرت هنری خود را نشان دهد و جایگاه واقعی‌ خود را به‌ دست آورد.

وی توضیح داد: می‌خواهم بگویم پس از انقلاب اسلامی بسیاری از هنرمندان ما کم‌کار شدند؛ چرا که آثاری در شأن و جایگاه آنان تولید نشد و بسیاری ناچار شدند کارهای گذشته خود را تکرار کنند. یک هنرمند باید بتواند با مخاطب امروز ارتباط گرفته، اثرگذار باشد و در ذهن‌ها بماند؛ ناصر مسعودی این توانایی را داشت، به همین دلیل ماندگار شده است.

میرزمانی از اینکه نتوانسته خود را به مراسم تشییع ناصر مسعودی در آرامگاه میرزا کوچک خان برساند ابراز تأسف کرد و گفت: خاطرات زیادی از استاد دارم که پیشتر در رسانه‌ها گفته‌ام؛ مسعودی یک هنرمند ملی بود که نزدیک به ۲۰۰ اثر با استادانی چون عبادی، فرهنگ شریف، محمد موسوی، فریدون حافظی، فریدون شهبازیان، فریدون ناصری و استاد معروفی همکاری داشت؛ شاید همین رمز تبدیل شدن او به یک هنرمند ملی بود.

وی گفت: افتخار می‌کنم که توانستم با چنین شخصیت بزرگی کار کنم؛ هنرمندی که زمانی آرزو داشتم او را از نزدیک ببینم. خدا به من توفیق داد که بتوانم یکی از ماندگارترین کارها را با او انجام دهم، تا همین اواخر هم تلاش می‌کردم کاری برایش انجام دهم، اما نشد.

میرزمانی ادامه داد: مهم‌ترین ویژگی استاد مسعودی انسانیت او بود. هنر بدون انسانیت، عشق و لطافت، هیچ ارزشی ندارد. هیچ‌گاه گلایه‌ و شکایتی از او نشنیدم؛ چرا که روح بزرگی داشت، حال آنکه برخی از پیشکسوتان وقتی با آنان مواجه می‌شوید دل‌نگرانتان می‌کنند، حال آنکه مسعودی به همه امید و آرامش می‌داد و همواره امید به آینده داشت.

محمد انشایی (کمانچه) به همراه سنتور و کوارتت زهی، دانیال اسدی‌راد (ویلن آلتو)، مرتضی سعیدی‌راد (سنتور)، نوید شعبان‌زاده (ویولت)، صادق رضایی (ویولن) و محمدحسن گلشن (ویلن) قطعه‌ای را بر اساس «الا تی‌تی» ساخته مرتضی حنانه، بی‌کلام نواختند.

در ادامه مراسم، «محمد انشایی»، دانیال اسدی‌راد، مرتضی سعیدی‌راد، نوید شعبان‌زاده، صادق رضایی و محمدحسن گلشن، قطعه‌ای بدون کلام از «الا تی‌تی» را نواختند که توسط حاضران زمزمه شد و گویا استاد مسعودی این بار نظاره‌گر خوانده شدن اثرش توسط مردم گیلان بود.

پس از این همراهی، پیام تصویری «محمد شمس لنگرودی» شاعر و پژوهشگر در سالن پخش شد و او در پیام خود گفت: «درگذشت ناصر مسعودی هنرمند نامدار گیلانی به خاموشی بلبل گیلان انجامید؛‌ ناصر مسعودی از چهره‌های ماندگار موسیقی گیلان و یکی از اصیل‌ترین خوانندگان موسیقی ایرانی پس از یک دوره بیماری درگذشت.»

وی افزود: «مسعودی که سال‌ها با صدای لطیف و منحصربه‌فرد خود در میان مردم شناخته می‌شد، از نخستین خوانندگان موسیقی گیلکی بود و بسیاری او را پس از « احمد عاشورپور»، دومین چهره تاثیرگذار موسیقی نواحی گیلان می‌دانند. لقب «بلبل گیلان» هم که مردم به او داده اند نشانی از محبوبیت و جایگاه هنری‌ای مسعودی در میان دوستداران موسیقی محلی ایران است.»

شمس لنگرودی ادامه داد: یاد و خاطره او برای بسیاری از نسل‌ها آشناست؛ دورانی که دانش‌آموزان هنگام رفت‌وآمد به مدرسه، ترانه‌هایش را از رادیو و کافه‌ها می‌شنیدند و صفحه‌های موسیقی‌اش فضای شهر را پر می‌کرد.

به گفته وی، مسعودی در طول عمر هنری خود همواره خوش‌نام بود و آثارش جزئی از حافظه فرهنگی مردم شمال کشور و علاقه‌مندان به موسیقی سنتی ایران باقی خواهد ماند؛ درگذشت این هنرمند پیشکسوت را به خانواده وی، جامعه هنری و همه دوستداران موسیقی ایران تسلیت می‌گوییم و یادش را گرامی می‌دارم.

پس از پایان پیام شمس لنگرودی، نوبت به علی جهاندار خواننده و استاد آواز رسید. او نخست سخنرانی کرد و سپس قطعه‌ای به یاد استاد خواند.

وی در بخشی از سخنان خود گفت: «به‌ عنوان یک گیلانی و اهل رستم‌آباد افتخار می‌کنم که در سرزمینی چشم به جهان گشودم که هنرمندی چون استاد ناصر مسعودی از آن برخاسته است، خوش به حال انسان‌هایی مانند او؛ کسانی که خداوند به آنان ویژگی و ارزشی می‌دهد که در طول تاریخ شاید از هزاران نفر تنها به یکی چنین لطفی می‌شود.»

جهاندار در ادامه با خواندن شعری از سعدی «از هزاران در یکی گیرد سماع / زان که، هر کس محرم پیغام نیست» افزود: عزیزان زیادی درباره ناصر مسعودی سخن گفتند، او درون و برونی دوست‌داشتنی داشت و هنرش چون از جان می‌آمد، بر دل می‌نشست.

وی بیان کرد: متولد ۱۳۲۷ هستم و از نوجوانی آواز بزرگان را دنبال کرده‌ام، چند بار هم با ایرج (حسین خواجه امیری) درباره بزرگان آواز از جمله مسعودی صحبت کردم و ایرج همواره از ناصر مسعودی و نادر گلچین با احترام و علاقه یاد می‌کرد.

جهاندار اظهار داشت: در هنر تنها داشتن صدا کافی نیست، بلکه صدایی دلنشین است که از فهم، تجربه، لطافت و پاکی درونی سرچشمه بگیرد. همین ویژگی‌ها بود که از ناصر مسعودی، «ناصر مسعودی» ساخت. انسان‌هایی مانند او، مانند دستگاه‌هایی هستند که وقتی نامشان برده می‌شود، چراغی در درون آدم روشن می‌گردد؛ چنین نوری نصیب هر فردی نمی‌شود.

وی گفت: بدون شک خانواده او بهتر از هر کسی می‌داند که استاد چه سختی‌هایی کشیده تا به چنین جایگاه والایی برسد؛ پشت هر هنرمند بزرگ، خانواده‌ای صبور و عاشق ایستاده است.

جهاندار بیان کرد: امروز شاید جسم استاد ناصر مسعودی در میان ما نباشد، اما از همین لحظه هر بار که صفحه‌ای از آثار ناصر مسعودی باز می‌شود، هنر او تازه‌تر و ماندگارتر می‌گردد و نامش همچون سعدی، حافظ، شجریان و دیگر بزرگان این سرزمین دوباره زنده می‌شود.

وی گفت: او هنرمندی بود که تمام ایران دوستش داشت و ما به داشتن چنین چهره‌ای در هنر این مرز و بوم افتخار می‌کنیم.

اجرای گروه کُر «سکوت» در مراسم یادبود استاد ناصر مسعودی در تالار شهر رشت و اجرای دو قطعه موسیقی «گل پامچال» و «میرزا کوچک خان» توسط گروه کر «سکوت» بخش دیگری از این مراسم بود.

لینک کوتاه : https://rhythm.news/?p=6375

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0

دیدگاهها بسته است.