به گزارش خبرگزاری ریتم؛ به نقل از پلاتو هنر، تورکنسرت «ایرانم» یک همخوان زن دارد که این شبها با استقبال بسیاری روبهرو شده و برای نگین گودرزی، خواننده موسیقی کلاسیک غربی، تجربهای تازه است. او درباره شکلگیری همکاری توضیح میدهد: پیش از کرونا در سال ۹۸ با علیرضا قربانی همکاری داشته و پس از وقفهای در دوران کرونا، امسال دوباره این امکان فراهم شده است. گودرزی پیشتر در ضبطهای استودیویی چند اثر قربانی به آهنگسازی «حسام ناصری» نیز خوانده و از نتیجه کار رضایت وجود داشته است.
او درباره فضای کاری گروه میگوید: «در این گروه همهچیز خیلی دوستانه و در عین حال دقیقاً سر جای خودش است. حسام ناصری اعضا را گزیده و بر پایه تسلط فنی و رابطه دوستانه انتخاب میکند و همین حس خوبی ایجاد میکند.» گودرزی احساس خود از مواجهه با جمعیت نزدیک به ۸ هزار نفر در هر شب را «عجیب و انرژیزا» توصیف میکند و تفاوت آن را با اجرای قبلیاش در ایوان عطار سعدآباد یادآور میشود.
به گفته او، سازه و چیدمان صحنه بهگونهای است که از زاویه دید روی استیج، «جمعیت خیلی عمیق» به نظر نمیرسد و استاندارد بودن چیدمان مانع اضطراب میشود؛ ضمن آنکه دید اعضای تماشاگران مطلوب است و «افراد در هر نقطه به یک اندازه لذت میبرند».
گودرزی درباره جایگاه «همخوان» تأکید میکند: «این فقط همخوانی و بکوکال نیست؛ کاملاً هدف این بوده که یک سولیست سوپرانو داشته باشیم و دقیقاً مثل یک نقش در تئاتر است.» او میگوید این خط سوپرانو «وابسته به کلمات نیست» و بهعمد از درگیر شدن با کلام پرهیز شده تا «نقش سایه» پیدا نکند؛ بلکه مانند کاراکتری بیرون از پروژه عمل کند: «بسته به کلمات، صدای زنی را از دور میشنویم»؛ صدایی که به مفهوم قطعه کمک میکند و ضروری است.
این هنرمند میافزاید حضورش در همه قطعات نیست و «دقیقاً در جاهایی که زنانگی در پسزمینه قطعه وجود دارد» وارد میشود؛ مانند «مرا ببخش» و «۱۱ ماه و ۲۹ روز و چند هزار ساعت» که از نظر مفهومی قطعات دشواریاند و در یکی از آنها «در نقش کسی هستم که نیست! صدایی که از دور میشنویم.»
گودرزی به بازخوردهای شبکههای اجتماعی اشاره میکند: «این روزها خیلیها مینویسند صدای بهشتی داری». او این برداشت عمومی را نتیجه «تعریف درست کاراکتر» میداند: صدایی زنانه، غیرکلامی و دور که «مثل یک لالایی» عمل میکند و مخاطبان آن را جهانشمول میشنوند.
او میگوید آواز کلاسیک غربی در فرهنگ روزمره ایران ریشه عمیقی ندارد و شاید در ۲۰–۳۰ سال اخیر بیشتر شناخته شده باشد؛ بااینحال «برای مخاطبان جذاب شده که موسیقی کلاسیک اینقدر نزدیک آمده و از آن لذت میبرند». گودرزی تأکید میکند افراد زیادی پیشتر مسیر را هموار کردهاند و کنسرتها و آلبومهای متعدد کرال و اپرا در ایران تجربه شده است.
در پایان خاطرنشان میکند: نتی که در این پروژه میخواند «از نظر فنی بسیار سخت» نیست، اما برای مردم «جدید» است و از کلیشه «کسلکننده بودن موسیقی کلاسیک» فاصله دارد.