به گزارش خبرگزاری ریتم؛ حاج حسین سعادتمند قمی (۱۳۰۰-۱۳۶۲) ششمین و آخرین فرزند ایاز بیک از طایفه ایل سعدوند یکی از طوایف شیراز است که در زمان محمد شاه قاجار به قم کوچانده شده و در روستای حاجی آباد لکها سکونت کرده اند. وی در روستای حاجی آباد (ده کیلومتری شرق قم) چشم به جهان گشود که هم اکنون به عنوان یکی از شهرهای استان به نام شهر قنوات نام گذاری شده است.
پدرشان، سعادتمند قمی، ایاز بیک، دارای صدایی شش دانگ و ردیف دانی ماهر، اولین استاد فرزندش بود، استعداد موسیقی در خانواده ایشان موروثی بوده و همه فرزندان ایازبیک از صدایی خوش بهره داشتند. برادر بزرگتر ایشان، الیاس خان نیز یکی دیگر از استادان شان بودهاند.
پس از گذراندن دوره سربازی به اصفهان رفته و نزد استاد عبدالرحیم، یکی از برجستهترین استادان آواز آن زمان بهرهها برد. در سال ۱۳۲۰ وارد رادیو ایران و جزو اولین خوانندگان آن دستگاه در تعداد اندکی از برنامه ها شد. حواد بدیع زاده، قمرالملوک وزیری، ملوک ضرابی، جلال تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، غلامحسین بنان و عبدالعلی وزیری بودند.
از اوایل دهه ۱۳۲۰ به نام سعادتمند قمی شهرت یافت و با هنرمندان بزرگ: ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، حسین یاحقی، عبدالحسین خان و علی اکبرخان شهنازی، حسن کسایی، ابراهیم سرخوش، جلیل شهناز و اکثر موسیقی دانان دیگر آن زمان همکاری کرد. مهدی ناظمی، صنعتگر سنتور ساز، در گفتگویی مدعی شده که تعدادی صفحه ۷۸ دور همراه صدای سعادتمند سنتور نواخته، اما تا به حال نمونه ای از اینها مشاهده نشده است.
او کارمند وزارت دارایی نیز بود که در سال ۱۳۳۵ با تغییر و تحولاتی که در کادر برنامه موسیقی رادیو به وجود آمد و نیز برخی رفتارهایی که از منش ساده و روستایی او برمیآمد، از دایره خوانندگان منتخب و متشخص رادیو تهران کنار گذاشته شد مجبور به استعفا شد.
با این که صدای پرمایه، ردیف شناسی، شعرشناسی و مناسب خوانی، و به ویژه نیروی احساس و گیرایی اجراهایش را همگان تصدیق میکردند. از او بسیاری آثار ولو پراکنده، به جا مانده که برخی روی صفحات ارزانقیمت گرام و برخی روی نوارهای خانگی به شکل خصوصی ضبط شده اند و تقریباً هیچکدام از لحاظ حرفهای کیفیت صوتی خوبی ندارند.
تنوع عجیب در انتخابهای او نیز جالب توجه است: از آوازهای کلاسیک بسیار قوی (از جمله آواز بیات ترک همراه پیانوی استاد مرتضی محجوبی)، تا تصنیف هایی در سطوح مختلف (مثلاً: فارسی خوانی برای ترانه ای سینمایی با عنوان مری مری جان! میری هندوستان!)، چند مناجات و اذان با لحن هایی جذاب و اختصاصی، و یک برنامه تکنفره با تولید چندین صدای متمایز با عنوان «چهار درویش» که گواه نبوغ عالی او در نقش خواننده/بازیگر است، و نیز چند ترانه محلی که عمدتاً با گویش کردستانی است.
آواز شناس معتبر و معاصر سعادتمند قمی، منوچهر همایونپور، در جلد اول کتاب مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (گردآوری حبیب الله نصیری فر/صفحه ۵۳۷) به یاد حسین سعادتمند قمی چند سطری نوشته که تا همین زمان (مرداد ۱۴۰۴) تنها مرجع مکتوب درباره این هنرمند ارجمند، محسوب می شود.
با همه این توانایی های هنری، سعادتمند همراه چند هنرمند توانمند آواز و ترانه (نظیر یونس دردشتی، منوچهر همایونپور و امین الله رشیدی)، از رسانههای جمعی کنار گذاشته شدند و به عزلت نشستند. وی پس از بازنشستگی به قم بازگشتند.
گرایش مذهبی موروثی ایشان غلبه یافت و به زیارت مکه مکرمه مشرف شدند. پس از چندی نیز به روستای زادگاهشأن نقل مکان کردند. دوران عزلت و عبادت ایشان به وفاتی بیسر و صدا انجامید: پیکرشان در گلزار شهدای همان منطقه به خاک سپرده شد. بنا به وصیّت، تمام مایملک شان وقف مسجد بزرگ حاجی آباد شد.
آقای حسین کاشانیان، از دبیران قمی الاصل و از بستگان حسین سعادتمند قمی، داستانی را که استاد ایرج (حسین خواجه امیری) در مورد حاج حسین بیان کردند، نقل قول می کنند: در زمان محمدرضاشاه پهلوی از خوانندگان دعوت میشده که برای خواندن به دربار بیایند. یکبار قرعه به نام حاج حسین میافتد. در آن مراسم بزرگان کشوری و لشگری نیز حضور داشتهاند. به حاج حسین میگویند شاه تا به حال برای هیچ کس از خوانندگان کف نزده است.
ایشان به ویولونیست همراهشان میگوید: وقتی من شروع به چهچه زدن کردم شما با ساز، مرا همراهی کن. وسط اجرا، ایشان شروع به چهچهه زدن میکند که اینقدر زیبا و طولانی بوده که شاه پسرکوچکش را روی زمین میگذارد و به احترام حاج حسین میایستد و او را تشویق میکند.