به گزارش خبرگزاری ریتم؛ سینما و موسیقی هرچند دو هنر مستقل به شمار میروند، اما در کنار هم به شکلی مکمل و شگفتانگیز عمل میکنند. تصویر بدون صدا تنها حرکاتی خاموش است و موسیقی بدون تصویر ملودیای بیپناه؛ پیوند درست این دو، جادو میآفریند. سامان احتشامی در این گفتوگو از نقش موسیقی در آثار کودک و نوجوان، اثرگذاری آن بر مخاطب، تجربههایش در داوری جشنوارهها و نگاهش به ماندگاری آثار هنری سخن گفته است.
او درباره نمونههای ماندگار یادآوری میکند که گاهی ترانهای برای شادی یا ماندگاری فیلم ساخته میشود (مانند «خونه مادربزرگه»، «سلطان قلبها»، «لاو استوری» و «دکتر ژیواگو») و گاهی موسیقی در خدمت روایت است؛ همانجا که انتخاب سازبندی و نتها حالوهوا میسازد و معنا میدهد. احتشامی تأکید میکند موسیقی خوب باید «شنیده نشود، بلکه حس شود» و اگر بیش از حد جلب توجه کند، از «موسیقی فیلم» خارج میشود.
در بخش دیگری از گفتوگو، او به وضعیت امروز موسیقی در ایران میپردازد و با نقد اقتصاد اجراهای زنده میگوید یک خانواده برای دیدن کنسرت در برج میلاد باید هزینهای سنگین پرداخت کند و به همین دلیل «قشر متوسط به کنسرت نمیآید، فقط پولدارها میآیند». او میافزاید بخشی از بلیتها پیشاپیش بهصورت دعوتی یا سازمانی تأمین میشود و نوازندگان نیز برای امرار معاش ناگزیرند با دستمزد پایین همکاری کنند. از نظر او برای موسیقی جدی باید یارانه دولتی در نظر گرفت تا امکان دسترسی عمومی فراهم شود.
احتشامی درباره ماندگاری هنرمند نیز بر «سلامت روح و جسم، صبوری، دوری از حسادت و کمک به دیگران» تأکید میکند و میگوید: محبوبیت همواره مترادف کیفیت نیست؛ «تکرار» میتواند سبب ماندگاری شود.
او در جمعبندی، سلیقه شخصیاش در تماشای فیلمها را نیز توضیح میدهد؛ از علاقه به آثار سرگرمکننده تا اشاره به سریالهای «تاسیان» و «خاتون» و فیلم «شکارگاه». این گفتوگو با تأکید بر اهمیت موسیقی در ایجاد تعلیق، ترس و انتظار در روایتهای تصویری، بار دیگر جایگاه ممتاز صدا در کنار تصویر را یادآور میشود.