به گزارش خبرگزاری ریتم؛ یادمان زندهنام علی قورچیان، نوازنده برجسته سازهای سهتار و عود و مدرس موسیقی ایرانی، با عنوان «یاد دوست» شامگاه سهشنبه (۲۷ آبانماه) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. در این آیین، سیدحسامالدین سراج، سیدعباس سجادی، سهیل محمودی، مهرداد ترابی، حسن علینژاد، محمدرضا ژاله، فاضل جمشیدی، خانواده و دوستان زندهیاد قورچیان و جمعی از هنرمندان موسیقی حضور داشتند و اجرای برنامه را رضا مهدوی بر عهده داشت.
علی قورچیان، نوازنده چیرهدست سهتار و عود، چهارم آبانماه بر اثر سکته قلبی در ۵۳ سالگی دار فانی را وداع گفت و جامعه موسیقی را داغدار کرد.
رضا مهدوی در این آیین با عرض تسلیت به خانواده قورچیان اظهار داشت که قورچیان هنرمندی شریف و «از تبار خوب روزگار» بود؛ هنرمندی که همه از او به نیکی یاد میکنند و جز خاطرات خوش، چیزی از خود برای اطرافیان به جا نگذاشت.
سهیل محمودی، شاعر و نویسنده، نیز در سخنانی گفت: مرگ حق است و همه به این حقیقت واقفیم، اما گاهی مرگهایی رخ میدهد که «خارج از صف» است و دلسوزی بسیاری به همراه دارد. به گفته او، علی قورچیان «خارج از نوبت رفت» و همین امر اندوه دوستان و دوستدارانش را دوچندان کرده است.
وی افزود دوستیاش با علی قورچیان به ۳۰ سال گذشته و از طریق آقای سراج و آقای ذوالفنون بازمیگردد. او توضیح داد که سالها از قورچیان بیخبر بوده و چنین تصور میکرده که حالات درونی و روحیه خاص قورچیان اجازه نمیدهد در هیاهو و غوغای روزگار حضور پررنگی داشته باشد. به گفته محمودی، قورچیان اغلب او را به دیدار در خارج از تهران، کرج و طالقان دعوت میکرد؛ او سوار بر اسب تیراندازی میکرد و «همچون رستم با شکوه رفتار میکرد». سهیل محمودی در ادامه چند رباعی در گرامیداشت یاد قورچیان خواند.
قورچیان در حوزه ورزش مورد بیمهری قرار گرفت
حسن علینژاد، آهنگساز، نوازنده، مؤلف، محقق و مدرس موسیقی، نیز در این مراسم ضمن گرامیداشت یاد قورچیان گفت: علاوه بر سابقه دوستی، افتخار شاگردی و هنرجویی او را نیز داشته است. به گفته او، قورچیان انسانی بسیار بااخلاق، با معرفت، سختگیر اما مهربان بود.
علینژاد افزود که قورچیان با وجود تلاشها و اقدامات ارزشمند در حوزه ورزش، بسیار مورد بیمهری قرار گرفت. او قورچیان را به رستم تشبیه کرد و گفت اکنون دو فرزند او، کوشا و گرشا، همچون سهراب باقی ماندهاند و امید میرود که این دو، دیگر با بیمهریهایی که پدرشان تجربه کرد روبهرو نشوند.
خاطراتی از تشکیل گروه «بیدل»
سیدحسامالدین سراج، خواننده و از دوستان نزدیک علی قورچیان، در ادامه این آیین با اشاره به چگونگی شکلگیری گروه «بیدل» اظهار داشت که استاد جلال ذوالفنون در سال ۱۳۷۳ پیشنهاد تشکیل گروهی در حوزه موسیقی ایرانی را مطرح کرده بود. در این گروه، جلال ذوالفنون (تار)، هادی منتظری (کمانچه)، جمشید عندلیبی (نی), محمد فیروزی (عود)، ناصر فرهنگفر (تنبک) و مسعود حبیبی (دف) حضور داشتند و این ترکیب، گروهی خوشساخت و قدرتمند را شکل میداد که همه اعضای آن نوازندگانی توانمند، جوان و آماده ارائه آثار جدی بودند.
وی گفت: نخستین اثر این گروه در دستگاه راستپنجگاه اجرا شد و خاطرات فراوانی از آن دوره و اجراهای متعدد در سراسر ایران دارد. او ادامه داد که در آن زمان، برخلاف امروز که «بسیار غریب هستیم»، شرایط متفاوت بود؛ آنها بیشتر در کنار مردم بودند و امکان بیشتری برای اشاعه آثارشان وجود داشت. به گفته سراج، این گروه در خارج از کشور نیز کنسرتهایی را برگزار کرد.
سراج افزود: اولین عضوی که از این گروه از دست دادیم، استاد جلال ذوالفنون بود و در سالهای بعد نیز هنرمندانی چون شهریار فریوسفی و امسال علی قورچیان را از دست دادیم. او قورچیان را «هنرمند قهرمان و قهرمان همیشه خندانی» توصیف کرد و گفت همیشه او را با لبخند به یاد میآورد. با وجود اینکه قورچیان در کار خود بسیار استاد و توانمند بود، اما گوشهای در دل طبیعت برای خود برگزیده بود و «کار دل» میکرد.
سرپرست گروه «بیدل» بیان کرد که با وجود این فقدانها، خرسند است که گروه «بیدل» از سال ۱۳۷۳ تاکنون همچنان منشأ خدمات فرهنگی است و به مردم و فرهنگ ایران خدمت میکند. او ابراز امیدواری کرد که در آینده نیز شاهد اجرای آثاری تازه از گروه «بیدل» باشیم و در پایان برای علی قورچیان طلب مغفرت کرد و بار دیگر به خانواده او تسلیت گفت.
درک عمیق قورچیان از دنیا و هنر
سیدعباس سجادی، نویسنده، شاعر و پژوهشگر، در بخشی دیگر از این آیین با گرامیداشت یاد علی قورچیان اظهار داشت که او با وجود عمر کوتاه، زندگی پربار و سرافرازانهای داشت و «درک عمیقی از دنیا و هنر» پیدا کرده بود. سجادی تأکید کرد که قورچیان تبار فرهنگی عمیقی داشت؛ ریشهاش در تهران و خانوادهای طالقانی بود و در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت میکرد. او دورههای خوشنویسی و نوازندگی سهتار را گذرانده و از محضر استادانی چون حسامالدین سراج و جلال ذوالفنون بهرهمند شده بود.
یادمان قورچیان؛ نوازنده و هنرمندی که درک عمیقی از دنیا و هنر داشت، در این بخش بیش از هر چیز بر چندوجهی بودن زندگی و شخصیت او تأکید داشت. سجادی در ادامه گفت که قورچیان در حوزه موسیقی و هنرهای رزمی فعال بود؛ او نوازنده سهتار، داور، مربی، سرپرست تیم ملی سوارکاری و رکورددار جهانی به شمار میرفت. قورچیان از ۱۱ سالگی سوارکاری را آغاز کرد و در رقابتهای ملی موفق به کسب مدالهای طلا، نقره و برنز شد. او همچنین ریاست کمیته هنرهای رزمی سوارکاری فدراسیون ایران را بر عهده داشت و زندگیاش نمادی از چندگانگی، تلاش بیوقفه و حضور همزمان در عرصههای گوناگون بود.
سجادی با اشاره به نقش جلال ذوالفنون در تربیت و تشویق قورچیان در حوزه موسیقی افزود که ذوالفنون، در اجراها و کلاسها توجه ویژهای به قورچیان داشت و او را از شاگردان خاص خود میدانست. این پژوهشگر تأکید کرد که به دلیل ساختار فیزیکی و هیبت قورچیان، او را با تصویر رستم، پهلوان اسطورهای ایران، مقایسه میکردند که نشاندهنده شخصیت قوی و استوار او بود. به باور سجادی، قورچیان در هنر موسیقی، بهویژه در شیوه نوین سهتارنوازی، نقش مهمی ایفا کرده است.
وی در پایان اظهار داشت: قورچیان با وجود مرگ فیزیکی، حیات ابدی خود را آغاز کرده و در سینههای مردم، در آثار و در خاطرات زنده است. او را میتوان نماد انسانی دانست که زندگیاش سرشار از تلاش، هنر و فرهنگ بود و میراثی ارزشمند برای نسلهای آینده بر جای گذاشته است.
قورچیان در ورزش و هنر، گوهری ارزشمند بود
مهرداد ترابی، آهنگساز، مدرس و نوازنده سهتار و از دوستان زندهیاد قورچیان، نیز در این آیین با گرامیداشت این هنرمند فقید به شرح زندگی و شخصیت فردی او پرداخت. او قورچیان را فردی با استعداد فوقالعاده، هوش سرشار و روحیه قوی توصیف کرد که در زمینههای مختلفی از جمله ورزش، هنر و موسیقی فعالیت جدی داشت.
وی گفت در جریان برگزاری کنسرتی در فرهنگسرای بهمن با همکاری آقای رستمیان و ضبط آلبوم «جامعه عشق» با قورچیان آشنا شده است. ترابی قورچیان را فردی متواضع، درستکار و بسیار بزرگوار معرفی کرد که همواره روحیه شادی داشت و در کنار فعالیتهای هنری، در زندگی شخصی و حرفهای نیز انسان موفقی بود.
ترابی افزود که قورچیان در هنرهای تجسمی نیز استعداد قابل توجهی از خود نشان داد و در رشته مجسمهسازی تحصیل کرد؛ مسئلهای که به گفته او نشاندهنده چندبُعدی بودن تواناییهای قورچیان است. او تأکید کرد که قورچیان در عرصه ورزش و هنر، نمونهای کمنظیر و «گوهری ارزشمند» در ایران بود اما متأسفانه آنگونه که شایسته بود، در دنیای موسیقی و هنر مورد توجه قرار نگرفت.
یادمان قورچیان؛ نوازنده و هنرمندی که درک عمیقی از دنیا و هنر داشت، در بخش سخنان ترابی نیز بار دیگر برجستگیهای اخلاقی و هنری او را به تصویر کشید. این آهنگساز با اشاره به انسانیت و ارزشهای والای قورچیان خاطرنشان کرد که او نمونهای برای دیگران بود؛ انسانی که در تمامی جنبههای زندگی، مصداقی از انسانیت و هنر واقعی به شمار میرفت.
در بخش دیگری از برنامه، گرشا قورچیان، فرزند زندهیاد علی قورچیان، ضمن قدردانی از برگزارکنندگان این آیین گفت: «خیلی زود دیر میشود، قدر عزیزانی را که داریم، بیشتر بدانیم و آنان را دوست داشته باشیم.»
کیومرث قورچیان، هنرمند نقاش و مجسمهساز که به مناسبت این یادمان نمایشگاه نقاشی با مضمون این هنرمند فقید برپا کرده بود، نیز در سخنانی با اشاره به توانمندیهای علی قورچیان در حوزه ورزش و هنر اظهار داشت: او و زندهیاد قورچیان در دانشگاه همدوره بودهاند و قورچیان در هر آموزشی که میدید، استاد را نیز تحت تأثیر قرار میداد. به گفته او، قورچیان در زمینه موسیقی و ورزش نمونه بود و آثاری که در این نمایشگاه ارائه شده، بر اساس تجربه زیسته و مشاهدات او از زندگی این هنرمند شکل گرفته است.
در ادامه این آیین، ویدئو کلیپهایی از اجراهای قورچیان با دیگر هنرمندان و فعالیتهای او در حوزه سوارکاری پخش شد. همچنین اجرای گروه موسیقی «بیدل» به خوانندگی حسامالدین سراج با همراهی هنرمندان هادی منتظری (کمانچه)، مسعود حبیبی (دف)، آرش فرهنگفر (تنبک)، داوود ورزیده (نی)، حسن علینژاد (سهتار) و پارسا علینژاد (پارسه) و نیز اجرای گروه سهتار «سارنگ» به سرپرستی مهرداد ترابی (سهتار) با همراهی هنرمندان نیما شفیعی (سهتار)، سحر خدام (سهتار)، مزدا دامادی (تنبک) و علیرضا شفایی (آواز)، از دیگر بخشهای این برنامه بود.
علی قورچیان متولد سال ۱۳۵۱ در تهران بود. او از سال دوم دبستان از طریق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وارد دنیای هنر شد. در عرصه خوشنویسی تا دوره عالی پیش رفت و سپس در سال ۱۳۶۸ با ورود به محضر جلال ذوالفنون، مسیر حرفهای خود در موسیقی را آغاز کرد. تنها چهار سال پس از آغاز آموختن سهتار، در سال ۱۳۷۲ به عنوان مدرس در کلاسهای ذوالفنون مشغول به تدریس شد.
همزمان با سهتار، ساز عود را نزد منصور نریمان فرا گرفت و در هر دو ساز به مهارتی کمنظیر دست یافت. قورچیان تحصیلات دانشگاهی خود را ابتدا در رشته موسیقی و سپس در رشته مجسمهسازی دانشگاه تهران ادامه داد و در دانشگاههای هنر الزهرا و میراث فرهنگی به تدریس پرداخت.
او طی سالهای فعالیت هنری خود با بزرگان موسیقی از جمله نورالدین رضوی سروستانی و حسامالدین سراج همکاری نزدیک داشت و در اجرای کنسرتها و ضبط آثار متعدد نقشآفرینی کرد.
قورچیان علاوه بر فعالیتهای موسیقی، از ۱۱ سالگی ورزش سوارکاری را آغاز کرد و از سال ۱۳۸۶ با ورزش کمانگیری روی اسب آشنا شد. او پس از سه سال به عضویت تیم ملی درآمد و در رقابتهای انفرادی و تیمی، مدالهای طلا، نقره و برنز متعددی در سطح بینالمللی کسب کرد.
قورچیان همچنین به عنوان رئیس کمیته هنرهای رزمی سواره فدراسیون سوارکاری ایران، مربی، داور، سرپرست تیم ملی و رکورددار جهانی به فعالیت پرداخت و نام خود را در هر دو عرصه هنر و ورزش به عنوان چهرهای اثرگذار ثبت کرد.


















